یه وقتایی که دلت گرفته ؛
بغض داری ، آروم نیستی
دلت براش تنگ شده
حوصله ی هیچ کسو نداری
به یاد لحظه ای بیفت
که اون همه ی بی قراری های تو رو دید ؛
اما
چشماشو بست و رفت
برچسبها: یه وقتایی که دلت گرفته ,
عــشــق تو
شوخي زيبايي بود که خداوند با قلب من کرد !
زيبا بود
امّا
... شوخي بود !
... ... حالا . . .
تو بي تقصيري !
خداي تو هم بي تقصير است !
من تاوان اشتباه خود را پس ميدهم . . . !
تمام اين تنهايي
تاوان « جدّي گرفتن آن شوخي » است
برچسبها: عــشــق تو ,
فقــــط دوری نیســــت کـــه
آدم رو می ســـوزونــه
بودن و مــــال تـــو نبـــودن
دردش بیشتـــــــــره
حالا میفهمم
چرا درِ گوشم میگفتی که دوسم داری
الان که تو نیستی
شاهد از کجا بیارم؟؟؟!!
برچسبها: تو نیستی ,
نفسش مثل نفسهای کوچک دل من می گیرد ؟
یا به یک خنده ی چشمان پر از ناز کسی میمیرد ؟
چه خبر از دل تو ؟
دل مغرور تو هم مثل دل عاشق من می گیرد ؟
مثل رؤیای رسیدن به خدا ..... همه شب تا به افق
دل من نیز آزادگی قلب تو .... پر می گیرد ؟
چه خبر از دل تو ؟
برچسبها: چه خبر از دل تو ؟ ,
میگویند رسم زندگی چنین است
می آیند.... می مانند.... عادت میدهند....
و
می روند....
و تو در خود میمانی و تو تنها می مانی....
راستی نگفتی رسم تو نیز چنین است؟
مثل.....؟
برچسبها: رسم زندگی ,