این روزهــــایم به تظاهر می گذرد

تظاهر به بی تفاوتی،

تظاهر به بی خیـــــالی،

به شادی،

به اینکه دیگــــر هیچ چیز مهم نیست

اما . . .

چه سخت می کاهد از جانم این "نمایش"

من و عشق تو و دستی فشردن
من و عشق تو و بغضی رو خوردن

من و عشق تو و رهایی من
من و عشق تو و جدایی من

من و عشق تو صدای آواز
من و عشق تو و ندای پرواز

من و عشق تو و عشق ولایت
من عشق تو و راه هدایت

من و عشق تو و دستان یاری
من و عشق تو و دنیای فانی

من و عشق تو و خدای سبحان
من و عشق تو و کلام قرآن

من و عشق تو و جام شرابت
من و عشق تو و حرفهای نابت

من و عشق تو و راز نگاهت
من و عشق تو و جانم فدایت

من و عشق تو و حرفهای عاشق
من و عشق تو و از دنیا غافل

من و عشق تو و این راز هستی
من و عشق تو و پر جام مستی

شباهنگ

حالا که فرقی نمی کند...
کنارت ایستاده باشم
یا نهــ !!
بگذار همه چیز را...
از وسط قیچی کنم
تا تو...
در نیمی باشی
و من...
در نیمی دیگر
راستی !!
با دستی که
روی شانه ات
جا گذاشته ام ...
چه می کنی؟!!

شبیه کسی شده ام

که پشت دود سیگارش با خود میگوید

 باید ترک کند ...

 سیگار را

 خانه را ...

 زندگی را ...

و باز پکی دیگر می زند ...

دنبالـ کسے نیستمـ کهـ وقتے میگمـ میرمـ ؛
بگهـ : نرو !
کسے رو میخوامـ کهـ وقتے گفتمـ میرمـ ؛
بگهـ : صبر کنـ منمـ باهاتـ بیامـ ، تنهـ ـا نرو … !

دنیا را بد ساخته اند!

کسی را که دوست می داری ، تو را دوست ندارد

کسی که تو را دوست دارد ، تو دوستش نمی داری

اما کسی که تو دوستش می داری و او هم تو را دوست دارد

به رسم و آیین زندگی به هم نمی رسند،

و این رنج است!

زندگی یعنی این ...!!